دسته‌بندی نشده

شروع زندگی هوافضایی ۱ (آنچه که یک مهندس آینده! باید بداند)



 







نتایج نهایی کنکور سراسری اعلام شد و خلاصه آنها که باید هوافضایی می شدند٬ شدند!…. خب حالا وقت صحبت با تمامی جدیدالورودهای هوافضایی هست…


در ابتدای ورود خیلی از دانشجویان محترم به دانشگاه چه دانشجوهای کارشناسی هوافضا و چه ارشد هوافضا، مناسبه که به یک موضوع مهم بپردازیم… میدونم که خیلی از شما جدیدالورودها دغدغه این رو دارید که برای پیشرفت بهتر در زمینه درسی و علمی خودتون، با مهارتهای مختلف آشنا بشید….


در این زمینه ما مواردی رو در سایت مطرح کردیم و در قالب پستهایی با عنوان – آنچه که یک مهندس باید بداند – توضیحاتی ارائه دادیم… حالا میخوایم به صورت جمع بندی و کمی جامع تر با شما جدیدالورودهای هوافضایی در مقطع کارشناسی و ارشد گپی بزنیم!


خب اولین سوال کلیدی اینه که چه کار کنیم که موفق بشیم… از اون سوالایی که خیلی ها خیال خودشون رو راحت می کنن و ما رو در مقام پاسخ گویی به این سوال بر میارن… سوالی که اگه هفت دریا مرکب و هر آنچه درخت درعالم وجود هست قلم بشه از عهده پاسخش بر نمیاد! پس خواهشم اینه که سعی کنید کمی سوالاتتون رو دقیق تر و واضح تر بپرسید!


قبل از هر چیز لازم می دونم که سخنی که چند وقت پیش با شما داشتم رو دوباره یادآوری کنم و شما رو دعوت به مطالعه بخش ابتدایی این مطلب کنم : من میخوام شروع کنمخب مطالعه مطلب مذکور برا وقتی بود که شما تصمیم داشتید هوافضا رو انتخاب کنید یا نه!… ولی حالا دیگه شما در ردای یک هوافضایی این مطلب رو خواهید خوند… پس باید برای آینده ای موفق برنامه ریزی کنید…


ابتدا با دانشجوهای کارشناسی هوافضا صحبت می کنم… از یک نگاه میشه شما رو به دو دسته خوابگاهی و غیرخوابگاهی تقسیم کرد… بنابراین دانشجویان خوابگاهی علاوه بر تغییر محیط درسی، محیط زندگیشون هم تغییر کرده و این موضوع برای برخی ها چالش و برای برخی دیگر فرصت هست…. دوستانی که خوابگاهی شدند چون از خانواده دور شدند ممکنه به مدت یک ماه و یا کمتر و بیشتر دچار خلا عاطفی و دلتنگی بشوند… این رو گفتم چون اگه با حال و روز خودتون در این یه ماه اول آشنا بشید بهتر میتونید خودتون رو مدیریت کنید و سریع به جو دانشجویی عادت کنید… برخی دیگر از دانشجوها بی خیال این موضوعات هستند و  کلا تفکرشون اینه که با اومدن به دانشگاه دیگه سرشون خلوت میشه و به خوشگذرونی و رفیق بازی و … می پردازند و غالبا اکثر وقت خودشون رو در خوابگاه به بطالت میگذرونند… این یه خطر هست  و باید سعی کنید قبل از اینکه این زندگی جدید رو در خوابگاه و دانشگاه شروع کنید بنشینید و یه دل سیر فکر کنید… و من به شما پیشنهاد می دم که به چی فکر کنید:


– به هدفتون فکر کنید: فکر کنید که چرا اومدید درس بخونید؟! تهش میخواید به چی برسید…. و من دیدم افرادی رو که به پوچی رسیدند، چون که با خودشون، سنگاشون رو وا نکردند!


یه نکته مهم رو بگم که قبلا هم البته گفتم… شما شاید قبل از ورود به دانشگاه آمال و آرزوهایی داشتید… با خودتون می گفتید که اگه بیام دانشگاه ال می کنم بل می کنم، شاید فکر میکردید که تمامی اساتید و محیط و آزمایشگاه ها در اختیارتون هست، همه چی بیسته…. به قول معروف همه چی آرومه ، من چقدر خوشحالم و از این حرفا!!… ولی نه جانم… قضیه هم به این ایده آلی که فکر می کنید نیست… نه اینکه بخوام ناامیدتون کنم … نه … بلکه میخوام آماده تون کنم برای پذیرفتن این شرایط… وقتی که برای این شرایط آماده بشید می تونید برنامه ریزی کنید برای پیشرفت….


چند نمونه از نیت ها و افکاری در زمینه هدف ادامه تحصیل میتونه به ذهن افراد خطور کنه : اخذ مراتب بالای علمی (همون عشق به مدرک)… فرار از سربازی… علاقه به ارتباط با جنس مخالف!…عشق واقعی به علم هوافضا…. تنها راه پیدا کردن کار …. تجربه زندگی دانشجویی…. زندگی در تهران و دانشگاههای تهران (مخصوص قبول شده ها در تهران)…. و …


اهداف بسیار هستند، سعی کنید هدفی برای خودتون اختیار کنید که ارزش تلاش براش رو داشته باشه!


– انتخاب اتاق و هم اتاقی: سعی کنید هم اتاقی هایی که با روحیه شما سازگاری دارند پیدا کنید… بعضی ها فکر می کنند که باید با همشهری خودشون اتاق بگیرند… اما همیشه این ملاک خوبی نیست اگرچه تاثیر داره ولی بیشتر از این باید رفتار و روحیه هم اتاقی رو ملاک قرار بدید. سعی کنید اتاقی انتخاب کنید که در مسیر رفت آمد نباشه و هم خیلی در طبقات بالا نباشه تا برا هر کاری مجبور نباشین کلی پله رو درنوردید!… معمولا اتاقهای خوابگاه در طبقه دوم که نسبت به دستشویی و آشپزخونه در حد وسط هستند مناسبه…


سعی کنید از همین الان اتاق رو کنترل کنید (این توصیه قطعا برای پسرهاست!) از شلختگی دوری کنید… جوری نباشه که حتی مگسها هم شرم کنند وارد اتاق بشن!


 


– روابط با سال بالایی ها: آدم، با تجربه ی دیگران، میتونه چند سال و یا چندین سال جلو بیفته … پس از تجربه سال بالایی ها غافل نشید … سعی کنید باهاشون ارتباط گرفته و حتی با بچه هایی که خوب هستند دوست بشید… دوستانی صمیمی!…. راه و چاه رو از اونا یاد بگیرید… هر دانشگاهی و دانشکده ای و اساتیدش غلق هایی دارند، نکاتی دارند، باید با اینها آشنا بشید… پس بهترین راه کسب تجربه از سال بالایی هاست…



– آشنایی با اساتید: خیلی از دانشگاه ها اسامی و فعالیتهای هیئت علمی خودشون رو در سایت دانشگاه درج کردند… اما این کافی نیست… باید برید و با تک تک اساتید صحبت کنید… در مورد رفتار اونا از سال بالایی ها نظرخواهی کنید… همونطور که در مورد اول گفتیم، بعد از انتخاب هدفتون باید این هدف رو با اساتید در میون بذارید… نحوه برخورد اساتید هم میتونه جالب باشه… وقتی  باهاشون ایده ها و اهداف خودتون رو درمیون میذاری برخی استقبال می کنند و تشویق… برخی بی تفاوتند… و برخی اصلا ناامیدت می کنند و میگن بیشین فقط درست رو بوخون….! 




– آشنایی با امکانات دانشگاه: مثل یه کاراگاه توی دانشگاه و دانشکده سرک بکشید… با آزمایشگاه ها، کتابخونه و مراکز علمی آشنا بشید… این آشنایی در آینده برای کارهای علمی تون بدرد می خوره… 

اما ببینید… طبیعتا اونچه که به نظر بنده میاد اینه که دانشگاه فقط محل کار علمی نیست.. محل ساخته شدن هم هست… شما در دانشگاه باید بتونید سطح روابط اجتماعی تون رو افزایش بدید… سطح اعتقادی رو افزایش بدید… توانایی بدنی و ورزشی خودتون رو ارتقا بدید و به طور کلی سطح زندگی خودتون رو ارتقا بدید….


برای چنین کار بزرگی هم نیاز به برنامه ریزی اصولی دارید…. اما سخن از  برنامه ریزی شد… موضوعی که بین ما ایرانیا خیلی غریب و مهجور هست!…. واقعا چقدر تونستیم زندگی خودمون رو مدیریت کنیم و براش برنامه بریزیم و این برنامه رو با قدرت اجرا کنیم…. یکی از مهمترین موضوعاتی که در این بیست و چند سال از زندگی هر جوونی مغفول مونده و بهش آموزش ندادند… آموزش و پرورشی که متولی آموزش این مهارت بود (و صد البته چندین چند مهارت دیگه ی زندگی کردن!) و به وظیفه خودش عمل نکرد….به هر حال من این موضوع رو یکی از مهمترین و اساسی ترین مباحثی میدونم که شما باید یاد بگیرید و تا این مهارت رو یاد نگیرید پیشرفت محسوسی در زندگی نخواهید داشت…. مهارت مدیریت زمان و برنامه ریزی دارای چند مرحله هست که هر مرحله توضیحات و مبانی خاص خودش رو داره و شاید الان مجال باز کردن این موضوع رو نداشته باشیم… باشد برای فرصتی دگر!

خب حالا کمی درباره مهارتهای علمی که باید در طول دانشگاه یاد بگیرید صحبت کنیم…. در اینجا خوبه کمی به دروس هوافضایی نگاهی بندازید و به ترتیب ارائه اونا در هر ترم توجه کنید.. در آدرس زیر دروس پیشنهادی ارائه شده در هر ترم برای مقطع کارشناسی هوافضا در دانشگاه شریف اومده… میتونه برای شما مفید باشه:


http://www.sharif.ir/fa/education/curriculum/aero.pdf


البته این دروس و ترتیب ارائه اونها در دانشگاه های مختلف می تونه متفاوت باشه….


در طول دوره تحصیل کارشناسی هوافضا با مباحث مختلفی آشنا خواهید شد… یه جورایی با هر 5 تا گرایش هوافضا آشناتون می کنند… به نظر بنده دوره کارشناسی دوره یادگرفتن و آشنا شدن با دنیای هوافضاست و آماده شدن برای کار تخصصی هست… یعنی در این دوره باید خوب مباحث رو بررسی و فرابگیرید و اصلی ترین و بزرگترین کارتون اینه که بتونید هر چه زودتر تشخیص بدید که به کدوم مبحث علاقه مندید… هر چه زودتر به این نتیجه برسید وعلاقه خودتون رو مشخص کنید سریع تر پیشرفت خواهید کرد…. 


وقتی علاقه مشخص شد وقت جهت دهی فعالیتهای علمی تون در زمینه مورد علاقه تون هست… دوستان از فراگیری نرم افزار غافل نشید…. یه سری نرم افزار هستند که به تمامی دانشجوها توصیه میشه در همین ابتدا برای یادگیری اون برنامه ریزی کنند… از مجموعه نرم افزارهای آفیس سه تا از بقیه اهمیت اساسی دارن…. نرم افزار Word که برای ویرایش متن هست… نرم افزار PowerPoint که برای ارائه دادن مطلب، سخنرانی و کنفرانس هست… و نرم افزار Excel که برای محاسبات سری و مدیریت داده بسیار مهم هست…


نکته بعدی فن تایپ کردن هست… مطمئن باشید در آینده به مقدار زیادی نیاز به تایپ مطالب فارسی دارید…. پس از همین الان تمرین تایپ فارسی رو به صورت سریع یاد بگیرید… آموزشهاش هم در اینترنت وجود داره… این روش معروف به روش تایپ ده انگشتی هست که در دو آدرس زیر میتونید این فن مهم رو که در آینده خیلی از کارهاتون رو به سرعت راه میندازه آشنا بشید:


http://www.beytoote.com/computer/tarfand-c/digital-instruction-keyboard.html


http://www.aparat.com/v/nkpVm


در مورد نرم افزارهای مذکور مطالبی رو در سایت در قسمت آموزشی/نرم افزار توضیح دادیم….


 از نخستین نرم افزارهای تخصصی که در قالب مواد درسی برای شما عرضه میشه، درس الگوریتم و برنامه نویسی کامپیوتر هست… در این درس شما کدنویسی رو خوب باید یاد بگیرید… برخی اساتید شاید این درس رو خوب به شما انتقال ندهند اما شما باید سعی کنید از طرق دیگه خوب یاد بگیرید… معمولا زبان متلب پای ثابت این درس هست و در کنار اون به انتخاب استاد زبان ++C یا #C یا زبان فرترن  و … تدریس می شه…. 


نرم افزار دیگه ای که شایسته هست یه مهندس بلد باشه، یه نرم افزار مدلینگ هست… نرم افزار کتیا یا سالیدورک از این دست هستند که بنده بر حسب تجربه به شما پیشنهاد میدم که سالیدورک رو یاد بگیرید چون محیطش خیلی بهتر و کاربرمحور ساخته شده…


دانشجوهای هوافضا هر چقدر که در زمینه تحصیل جلو میرن علاقه هاشون مشخص می شه… این علاقه رو می تونم به سه شاخه اصلی تقسیم کنم:


– علاقه به سیالات


– علاقه به سازه  


– علاقه به مباحث کنترل


متناسب با این سه علاقه باید سه نرم افزار هم پیشنهاد بدم که لازمه توش قوی باشید…


 برای سیالاتی ها (یا همون علاقه مندان به مبحث آیرودینامیک و پیشرانش) لازمه که نرم افزار سیالات فلوئنت و گمبیت رو  خوب یاد بگیرند… جدیدا نرم افزار دیگه ای هم توسط شرکت انسیس ارائه شده به نام CFX که کم کم مورد استقبال داره قرار می گیره


برای سازه ای ها یادگیری نرم افزار آباکوس رو پیشنهاد می دم 


و برای کنترلی ها تسلط به نرم افزار برنامه نویسی متلب خصوصا محیط سیمولینک رو توصیه اکید می کنم….




مطالب مربوط به دانشجوهای جدید الورود ارشد در پست آینده خواهد آمد 

نوشته های مشابه

5 دیدگاه در “شروع زندگی هوافضایی ۱ (آنچه که یک مهندس آینده! باید بداند)

  1. حسین گفت:

    سلام و وقت بخیر
    من الان رتبم 230 شده و با احتمال خیلی زیاد هوا فضای شریف را می آورم
    هدفم این است که برای کشورم وصپاه موشک طراحی و تولید کنم نظر شما چیست در مورد اینرشته و تفکر؟

  2. یکی گفت:

    من ورودی95 کارشناسی هوافضای امیرکبیرم.من شاید قبلنا دوست داشتم ک مثلا(در عالم بچگی)فضانورد بشم ولی نه اینکه ماهواره و امثالهم بسازم!!موقع انتخاب رشته هم جزو عاشقان هوافضا نبودم و یجورایی چون ب بقیه مهندسیا علاقه نداشتم اینو زدم.درضمن شهرستانیم و تو خوابگاه میمونم ک اونجا هم چندان شرایط درس خوندن فراهم نیست.الانم به شدت با خودم و همه چی درگیرم.حس اینکه من کل مسیر زندگیمو تا الان اشتباه اومدم خیلی اذیتم میکنه.حس میکنم ب هیچ کدوم از مهندسیا علاقه ندارم و باید میرفتم تاریخ فلسفه ادبیات و یه چیزی تو این مایه ها میخوندم.اصلا هم دید روشنی نسبت به آینده رشته ام ندارم.اونایی ک عاشقش بودن بیکارن چ برسه ب من…ولی خب نمیتونم و اصلا توان اینو ندارم ک تغییر رشته بدم.حالا ک اومدم میخوام ادامه بدم و درس بخونم و یجورایی زورکی میخوام خودمو علاقه مند کنم.چون همه همکلاسیام عاشق رشته شونن و خیلی پیگیرن و منم نمیخوام تنبل کلاس باشم.اما سوال اصلی من اینه ک من روابط اجتماعیم خیلی ضعیفه.اصلا سال بالایی هارو نمیشناسم.ارتباط برقرار کردن ک هیچ.با همکلاسیام هم ب زور ارتباط برقرار میکنم.نمیدونم این ناشی از خجالتی بودن یا اعتماد ب نفس پایینمه یا هرچی.ولی این خیلی عذابم میده.میدونم ربطی ب موضوع وبلاگتون نداره ولی واقعا اگ میشه تو این زمینه کمکم کنین.الانم روحی روانی کلا در عذابم.هم بخاطر درسای خشک مهندسی هم کلاسای فشرده هم این جو میان ترم ها و نمره دهی های بد هم اینکه سه چهارم کلاس پسرن هم زندگی خوابگاهی و غذای ناجور هم رشته ام هم آینده ام و هم روابط اجتماعی ضعیف و بی خبری از همه چی.همه و همه اینا آزارم میده.دلتنگی نسبت ب خانواده ام ندارم چون از اول بهشون وابسته نبودم..بیشتر فک میکنم از الان ب پوچی رسیدم…

    1. بردیا گفت:

      به یکی:

      دوست عزیز شما تازه اول راه هستید. بالاخره راهیه که اومدید اگه بخواید به عقب برگردید دردسر زیاد داره… به نظرم همینو ادامه بدید کم کم علاقمند میشید. خیلی خوبه که از الان دارین انقدر پیگیر هستین که نگران نمره و درس و عقب افتادن از بقیه و … هستید. از همینجا محکم پشتش باشید که این اتفاقای تلخ نیوفته … زمینه های خیلی زیادی توی هوافضا وجود داره و امکان اینکه به یکی از اونها علاقمند بشید خیلی زیاده منتهی اولش باید یه سری پیش نیاز ها و ابزارها رو بلد باشین مثل ریاضی ها و دروس پایه و اصلی و … تا کم کم بتونین گرایش و زمینه انتخاب کنید

  3. vahid8 گفت:

    سلام می‌کنم به نویسندگان پر انرژی این سایت که گرمای وجودیشون بما هم رسیده.

    بنده دانشجوی کارشناس مکانیک هستم که یکی‌ از دلایلم برای ورود به مکانیک علاقه به هواپیما و پرنده‌ها بود.

    در طی‌ این سالها تنها کاری که کردم این بود که فقط از علاقه‌ام به این موضوع کم نکردم.

    برای ارشد به دلیل مدرک گرا بودن دانشگاهها هم قصد شرکتدر کنکور و خواندن ارشد نداشتم.اما با توصیه‌ها و مقالاتی که در سیتتون قرار دادید بنده رو راغب به این موضوع کردین .امیدوارم با ریختن یه طرح درس و برنامهٔ مناسب و با کمک گرفتن از شما بتونم یک هدف توپ برای خودم تعریف کنم.

    در ضمن از کتاب سیالات محاسباتی تون هم استفاده کردم.

    باتشکر فراوان

    بارچیان

    1. admin گفت:

      سلام… البته خیلی هم توصیه نمی کنیم که حتما ارشد بخونی… چون خیلی هم خبری نیست و به ههمون دلیلی که گفتی فایده چندانی نداره… به عبارت دیگه توصیه اکید می کنم که تا وقتی کار ثابت و مطمئن پیدا نکردی به سمت خوندن ارشد نیای…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *